
پدربزرگ دوست داشتنی!
اسماعیل اومده خونه بابابزرگش ولی بابابزرگه مثل اینکه امروز رو مود نیست و هرچی اسماعیل میگه بابابزرگش بهش گیر میده! کم مونده به نفس کشیدنش هم گیر بده ...
اسماعیل اومده خونه بابابزرگش ولی بابابزرگه مثل اینکه امروز رو مود نیست و هرچی اسماعیل میگه بابابزرگش بهش گیر میده! کم مونده به نفس کشیدنش هم گیر بده ...